می گوید :
“بیمارستانها بهتر است که آلترناتیوی برای الگوهای سرمایه گذاری ارائه کنند تا به این رسمیت بدهند که بیمارستانها پر از مراجعین گوناگونی هستند که ، سایر سازمانهای عمومی فرهنگی سخت تلاش می کنند آنها را جذب کنند .”
Fior چنین اشتدلال می کند که امکانات عمومی در بیمارستانها بایستی به صورت جداگانه ای اداره و سازمان دهی شوند .
muf همچنین درخواست می کند که برای افزایش تواناییها و امتیازات بیماران ، چیزی شبیه حسابهای مادر در نظر گرفته شود تا بیمارستانها به مکانی برای تبادل احسساسات و هیجانات تبدیل شوند .
fat
San Jacab از fat می گوید :
” جو غالب در بیمارستانهاست که من از آن متنفرم .”
“بیمارستانها به عوض اینکه روی تجربه بیماران و کارکنان و عیادت کنندگان متمرکز بشوند ، همانند یک زیر بنا ، به طور اصولی روی ارائه خدمات متمرکز شده اند .
کانسپت fat ، درگیر یکپارچه کردن بیمارستانها با شهرهای اطرافشان می شود تا از این طریق ، آنها ( بیمارستانها ) با مغازه ها و تسهیلات رفاهی و فعالیتهایی همچون کلاسهای زبان ، گسترشهایی برای خیابانهای بزرگ شوند .
Jacob می گوید :
“بیمارستانها ، فضاهای خیلی منزویی هستند . ما داریم سعی می کنیم که به بیماران کمک کنیم تا به یک ارتباط بسیار مثبتی با این ساختمان غول پیکری که آنها در داخل اش هستند ، برسند ، به گونه ای که آنها احساس پوچی و ناتوانی نکنند ، بلکه احساس یک انسان واقعی را داشته باشند .”
Jacob می گوید :
“بیماران با اثاثیه چرخدار در داخل اتاقهای بستری کنترل بیشتری به محیط اطرافشان خواهند داشت . و اگر چه آنها از بیماریشان ناراحت هستند ،آنها باز می خواهند که قادر باشند چیزهایی همانند ارتباط با یک اداره و دفترکاری را انجام دهند .”
Mc Dowell & bendetti
Renatto Benedetti از شرکت Mc Dowell & bendetti می گوید : “بیمارستانها باعث می شوند که من احساس نا خوشی و اظطراب کنم .”
“بیمارستانها فاقد دسترسی انسانی هستند .آنها متناوب هستند . ما از تدارک دیدن قسمتهای کوچک زیاد برای یک تماس انسانی ( دسترسی انسانی ) خسته شده ایم و ما فضاهایی را به وجود آورده ایم که مردم بجای احساس جدی بودن ، همانند حانه هایشان احساس راحتی بیشتری کنند . در سایر موارد هدف ما این بود که مردم بمانند یک فضای عمومی ، احساس خوشایندی و شعف و سرور بیشتری کنند .”
Bendetti می گوید که ورودی تعیین کننده و مهمترین است .ورودی در اینجا همانند ورودی یک هتل خوب مهمترین مسئله است . مردم آنجا با قواعد و روال طبیعی با شما برخورد خواهند کرد . این یک موضوع مدیریتی است . ورودی این اهمیت دارد که از طرف مردم درک شود .
Bendetto همچنین پیشنهاد نور طبیعی بیشتر و از بین بردن اتاقهای انتظار را می کند و می گوید :” آنها برای زندگی ما مخرب هستند ، تعدادی صندلی و افرادی که بنطر می رسد که بسیار دلواپس اند
Jans darbyshire & david kendall architects
Ian Clarke مدیر شرکت Jane Darbyshire & David Kendall architects می گوید : ” بیمارستانها اغلب باعث می شوند که بیماران ، احساسی همانند یک چرخ دنده کوچک در یک ماشین بزرگ را داشته باشند .”
بیمارستانها تمایل دارند که به بیماران ، تشویش و دلواپسی را القا کنند . بنابر این کانسپت Clarke ، درگیر ایجاد احساس شبیه جاهایی که مردم در آن راحتی بیشتر ی دارند ، می شود .راهروهای سازمانی با فضاهای پرپیچ و خم پرتحرک جایگزین شده اند و جلوخانهای قدیمی و زشت به مانند پارکهایی ارائه شده اند و ورودیهای غم انگیز ، برای ایجاد احساسی به خوشایندی ورودیهای فروشگاههای بزرگ ساخته شده اند .
اتاقهای بستری به منظور ارائه چشم اندازهایی که موجب تمدد اعصاب بیماران می شود ، دوباره طراحی شدند .clarke می گوید : “تصویر خیالی از یک ساحل” .
“این چگونگی سازماندهی اتاقهای چهار نفره ماست . هر تخت استراحتی علارغم کوچکیش ، با تو رفتگی منحنی شکلش ، شامل یک جا رختخوابی است و بصورتی محتاطانه ، همه وسایل منزل از کمدهای شخصی بیماران گرفته تا بخش پرستاران و تلفن ، پرده ها ، سیستمهای اکسیژن و تلویزیون را در بر می گیرد .آن حتی ممکن است که یک video – link هم داشته باشد که هر کس که مابل باشد می تواند با یک دکمه به آن دسترسی داشته باشد .