تناسبات طلائی از نظر هندسی در معماری
خط تقسیم شده اي است که نسبت قسمت کوچکتر آن به بزرگتر مثل قسمت بزرگتر به کلش می باشد و هم هندسی ( additive ) تصاعدي که بر مبناي تناسب طلائی باشد هم افزاینده است.
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
2 | 6066 | eh_z198 |
![]() |
0 | 4202 | eh_z198 |
تناسبات طلائی از نظر هندسی در معماری
خط تقسیم شده اي است که نسبت قسمت کوچکتر آن به بزرگتر مثل قسمت بزرگتر به کلش می باشد و هم هندسی ( additive ) تصاعدي که بر مبناي تناسب طلائی باشد هم افزاینده است.
مقدمه
هنر معماری که آن را هنر شکل دادن به فضا می توان تعریف نمود، طیف وسیعی از اطلاعات و داده ها را در ارتباط با خصوصیات فضا مورد بهره برداری و تجزیه و تحلیل قرار می دهد با ارائه فکری نو و زیبا طرحی را مطرح و فضایی را به وجود می آورد.حاصل این طرح می بایست پاسخگوی بسیاری از عوامل طراحی بوده و در مسیر سوال به جواب یا (روند طراحی) تناسبی بین استدلال و منطق در قرارگیری فضاها و نیز ابداع شکل گیری فضاها به وجود آورد.
به نام خدا
اسکیس به معنای طراحی سریع ، ساده و گویا ازهرمنظری می باشد و به مثل چون صاعقه ای است که به لحظه ای کوتاه ، فضایی را دربرابردیدگان ناظر روشن و عریان می سازد . اسکیس ، بیرنگ و طرح اولیه ی سریع هر تصویری است که پیش چشم داریم و نسبت مستقیم با عمق نگاه و اندیشه و قوت قلم طراح دارد و چگونه نگریستن به پیرامون و بی پیرایه ، عاری از تکلف وباقوت ،دیده ها و حتی نادید ه ها برصحنه منتقل کردن می باشد . طراحی سریع ، زیربنای کلیه ی هنرهای تجسمی است ومصداق سخن ، گفته ” انگر ” هنرمند بزرگ فرانسوی می باشد که : ” پیش ازآن که به فکر نقاشی کردن بیافتید ، مدت زیادی طراحی کنید . کسی که پی خانه اش را محکم بریزد با خیال آسوده درآن می خوابد . “
تسلط بر ذهن و کنترل رابطه بین لایه های یاد شده، تحریک ذهن و افزایش درجه خلاقیت هنرمند از یک طرف و کم کردن فاصله ذهن تا واقعیت، دو مقوله ای است که باید بیشتر بدان پرداخت. با کم کردن فاصله بین ذهن و دست معمار به سبب درک سریع و انتقال یافته ها بر روی کاغذ می تواند بسیار راه گشا باشد. مشکلی که در بیشتر طراحان دیده می شود عدم کنترل ذهن و تجسم به موقع یافته های ذهنی است، به گونه ای که گسستی بین اندیشه معمار و اثر خلق شده دیده می شود و کانسپت اصلی پروژه چیزی متفاوت از اثر خلق شده است و نمی توان روند مشخصی را برای شکل گیری پروژه مورد نظر قائل شد. معضلی که اکنون در بسیاری از دانشکده های و دنیای حرفه ای معماری با آن روبرو هستیم و شاید نقطه شروعی باشد، در توجیه عدم وجود هویت مشخص و پویا در معماری معاصر ایران.
همانگونه که جهت ارایه یک متن ادبی از قلم و سخن استفاده می کنیم و ارایه خوب آن بر حسب اینکه چگونه از کلمات بهره بگیریم و فکر را در قالب آن جای دهیم مشخص خواهد شد در معماری نیز وسیله ارایه ترسیم وطراحی می باشد که بر حسب مهارتمان در نوع ترسیم می توانیم محتوا و مفاهیم فکری معمارانه را در قالب یک طرح معماری به بیننده منتقل کنیم .مسلم است که هر چه نحوه ارایه بهتر و قویتر باشد یعنی مفهوم و خواسته مان را بهتر معرفی و ارایه نماییم بیننده و سفارش دهنده راغب تر خواهد شد و اگر موضوعی به صورت مسابقه در بین عده ای از معماران برگزار شود و ضوابط درست در انتخاب آن به کار رود معمولا هییت قضاوت کننده به آن توجه بیشتری خواهند کرد که کار را با ارایه معمارانه و کیفیتی بهتر و جذابیت خاص آن عرضه کرده باشد .