طراحی اولیه این مسجد به مرکز تحقیقات معماری اسلامی، دانشگاه علم و صنعت ایران و مدیریت عبدالحمید نقرهکار، که دارای سابقه طولانی در طراحی مراکز مذهبی و زیارتی است، سپرده شد و طراحی آن به تصویب رسید. اما به توصیه برخی معماران، بهناگاه مدیران تصمیم بر تغییر طرح میگیرند و بدون دعوت از نقرهکار و همکارانش برای دفاع از طرح خود، طرح اولیه را محکوم کرده و آن را به شرکت مشاور حرکت سیال فرم، (رضا دانشمیر و کاترین اسپیریدونوف) میسپرند. بعضی نیز در با رویکردی جنجالی و مغالطه آمیز، ناهماهنگی فرم بنا با تئاتر شهر را مطرح کرده بودند که در طرح اولیه اتفاقا بیشترین هماهنگی را از نظر جداره و ارتفاع داشت و تنها مناره و گنبد آن از کد ارتفاعی تئاتر شهر بلندتر بود.
در زیر به مقایسه و نقد معماری دو طرح اولیه و ثانویه (اجرا شده) این مسجد پرداخته میشود.
تصویر 3: طرح اجرایی مسجد که رنگ و بویی از نام آن ندارد
با توجه به برنامه مصوب و مكانيابي موجود به تشریح نقشههای ارائه شده طرح اولیه پرداخته میشود:
1- برای همآهنگی با ساختمان تأتر شهر، ارتفاع ساختمان مسجد تا زیر گنبدخانه آن، با ارتفاع تئاتر شهر مساوی گرفته شد و بدنه آن شبیه تئاتر شهر طراحی شد، تا این دو ساختمان با یکدیگر هم آهنگ و مکمل بوده و در مجموع وحدت داشته باشند.
2- اکثریت قریب به اتفاق ساختمانهای جنوبی زمین مسجد نیز، دارای هفت طبقه ديوار پشت كرده به ساختمان مسجد بود، بنابراین کم کردن ارتفاع عناصر نمادین مسجد، موجب بی توجهی به شأن اجتماعی مسجد و حفظ حرمت و حریم آن میگردید.
3- از آنجا که از منظر اسلامی، مفهوم عبادت و عبادتگاه، مهمترین عنصر در فضای شهری محسوب میشود، بنابراین به صورت بدیهی، سردر مسجد، منارهها وگنبدخانه مسجد، باید در طراز بالاتری از تئاتر شهر قرار میگرفت و بدین صورت نیز طراحی شد.
4- برای تداوم و گسترش پارک دانشجو، خیابان عریض ضلع شمالی زمين، در جهت توسعه پارک و فضاي سبز پیش بینی و طراحی شد.
5- حل بخشی از مشکل پارکینگ در منطقه فوق و به پیشنهاد مسئولین شهرداری، سه طبقه پارکینگ در زیرزمین پیش بینی شد.
6- در طبقه همکف، در غرب زمین و کنار خیابان ولیعصر(عج)، شبستان آقایان و بانوان در دو طبقه طراحی شد، تا از خیابان مزبور و خیابان انقلاب، ساختمان این مسجد به عنوان یک نماد برجسته و شاخص مذهبی تجلی بیرونی داشته و فضای ذکر معنوی و الهی برای اهالی و رهگذران ایجاد نماید.
7- در قسمت شرق زمین و در کنار خیابان شرقی، مجموعه فرهنگی – خدماتی در چهار طبقه طراحی شد. طبقه همکف به صورت پیلوت با مبلمان آزاد و سیار، جهت برگزاری نمایشگاه های متنوع و در عین حال در مراسم خاص برای گسترش شبستان مسجد در نظر گرفته شد.
8- در طبقه اول کتابخانه، در طبقه دوم کلاسهای آموزشی و در طبقه سوم سالن اجتماعات و مراسم، پیش بینی و طراحی شد.
9- بین شبستان مسجد و مجموعه فرهنگی – خدماتی، حیاط نسبتاً بزرگی پیش بینی شد، این حیاط میتوانست مزاحمت های همجواری را، میان فضای مسجد وفضاهای فرهنگی – خدماتی به حداقل ممکن برساند و در عین حال ضمن گسترش فضای سبز پارک دانشجو، با ایجاد سر درب ورودی جذاب و با شکوه پیوند مطلوب و مناسبی، بین این مجموعه و پارک فراهم نماید.
ارزيابي اصول ارائه شده در طرح جدید مسجد ولیعصر(عج):
طرح جدید براساس پیشفرضها و مبانی غربی و غیراسلامی، پیشبینی و متأسفانه تبدیل به فرآیندی غیرقابل قبول و مغایر بدیهیات اولیه طراحی مسجد و اصول نظری و احکام عملی آن طراحی و اجراء شده است که به چند نکته آن اشاره مینمائیم.
ابتداء فرض شده است که ساختمان تئاتر شهر یک اثر تاریخی و میراث فرهنگی است و باید شأن تاریخی و فرهنگی آن حفظ و تا فاصلهای دور حریم آن حفظ شود.
تئاتر شهر، یک اثر تاریخی نیست و در سال 1346 یعنی فقط یازده سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و توسط علی سردارافخمی طراحی و ساخته شده است و با چنین سابقه زمانی، یک ساختمان، اثر تاریخی محسوب نمیشود و نمیتواند در فهرست بناهای تاریخی بگنجد. این ساختمان صرفا یک بنای معاصر است.
برخی از اشکالات طرح جدید:
پیش فرض های منحرف و مغالطه آمیز قبلی، باعث شده است، طرح جدید (موجود) دارای اشکالات اساسي، بنیانی و غیر قابل اغماض باشد، که به برخی از بدیهیات آن اشاره میگردد:
1- در سنت صنفی و اخلاق حرفه ای، هیچ معماری بدون فرصت دفاع و اطلاع از راهبردهای معمار اولیه، به خود اجازه ورود و دخالت در کار دیگری را نمیدهد، متأسفانه در این کار، کارفرما، کارناشناسان کارفرما و معمارجدید، با زیر پا نهادن ارزشهای اخلاقی و حرفهای، بدون اطلاع معمار اولیه، به صورت محرمانه، کاری مغایر اخلاق حرفهای انجام دادهاند.
2- در سنت اسلامی، چه از نظر محتوایی و چه از بعد کالبدی، هر کس مجاز به طراحی و ساختمان مسجد نیست، از نظر محتوائی، قرآن و احادیث معتبر به این نکته اشاره مینمایند و از نظر کالبدی نیز، ایدههای فضائی – هندسی – نمادها و آرایه ها و احکام مسجدسازی، دارای اصول و قواعد نظری و عملی است که بدون آشنایی و تجربه قبلی، کسی قادر به طراحی آن به صورت مطلوب نیست. در این مورد، با توجه به سوابق و تجربیات معمار جدید، ارتباط ایشان با مفهوم عبادت اسلامی و تجربه مسجد سازی، در کارنامه نظری و عملی ایشان ملاحظه نمی شود و انتخاب ایشان برای این کار، نه توجیه فرهنگی و منطقی دارد و نه توجیه علمی و تجربی. این اشکال به انتخاب کنندگان این معمار وارد است و نه خود معمار!
3- بنا به نقلی ؛ معمار جدید در تحلیل مقطع شمالی – جنوبی تأتر شهر و طرح قبلی، با پیش فرض غلط بت گونه پنداشتن ساختمان تأتر شهر و حذف هر گونه ساختمان مکمل در اطراف آن، خطی مایل از زمین به سمت بدنه طرح قبلی مسجد میکشد و میگوید: cut (کات)، یعنی هر عنصری که بالای این خط است، باید بریده شود، (با این پیش فرض سر و دستهای برافراشته مسجد را مانند گیوتین قطع مینماید) و سبک کار خود را عجولانه مییابد و میگوید «سبک لنداسکیپ»، یعنی همه چیز در امتداد زمین یا زیرزمین باید قرار گیرد. چرا؟ چون ساختمان تئاتر، باید استیلا و سلطه بلامنازع بر همه عناصر اطراف خود داشته باشد، با این پیش فرض غلط، ساختمان جدید مسجد، بر اساس حیثیت و شأن درونی و حقيقي خودش طراحی نمی شود، بلکه مبتنی بر شأن اعتباري، فرضي در کالبد بیرونی تئاتر و به سمت آن، سر خود را بر زمین میگذرد و سجده میکند و سر ساختمان به زمین میچسبد.
در صورتیکه، در هستی شناسی اسلامی و در هنر و معماری آفرینش، اولاً هر ذره، سلول و هر عنصری، ضمن حفظ جایگاه، شأن و هویت مستقل خود، با سایر عناصر، تعامل تکاملی و مکمل برقرار میکند و بر این اساس نظامی احسن و پایدار برقرارمی شود و سیر از کثرت به وحدت، از ظاهر به باطن، از زمين به آسمان، از صورت به معنا، از دنیا به آخرت که مهمترین اصل در آفرینش هستی و در فلسفه هنر و معماری و شهرسازی دوران اسلامی است، تحقق مییابد.
4- طراحی مسجد جدید، در مجموع دارای هندسهای سیال و موجی است، هندسههاي سيال و موجي تقليدي است از هندسههاي موجود در دامنه تپهها، چراگاهها و جنگلها. این نوع هندسه، که فاقد محور و مرکز و سکون میباشد، مناسب ترین هندسه برای حواس پنج گانه و ادراکات حسی – غریزی و حیوانی انسانها و مناسب سیر در آفاق و عملکردهای مادی مانند راههاي عبوري و پاركها در فضاي شهري است. در نقطه مقابل هندسه های درونگرا، نظير خانه كعبه، كه قبلهگاه مسلمين و سلول بنيادي در طراحي مساجد است دارای محور و مرکز، آنهم با مرکزیت خالی (نقطه پایه پرگار) ميباشد، اين مركز با حضور انسان و عملکرد اختیاری و آگاهانهاو در فضای معماری، معنای اصیل خود را باز مییابد، اين نوع هندسه مناسب ترین ايدههاي فضايي هندسي، برای عملكرد دعا و نیایش، تفکر، حضور قلب و سیر در انفس انسانها يعني عملكرد اصلي شبستانهاي مساجد( اقامه نماز و شنيدن سخنراني ) است.
5- طراحی یک ورودی حلزونی، سربسته، تاریک، خود پنهان، واقعاً جای تاسف دارد.
برخی دلايل ایجاد این نوع ضایعههای تأسفبار در بعضی از ساختمانهای ملی و دولتی:
1 – تغییر غیرعلمی و غيرمنطقي امور با تغییر مدیران
2- تقلید برخي از كارگزاران آموزشی و پژوهشی از ظاهر فرهنگ و تمدن غرب (نگاه سطحی)
3- لزوم رابطه متقابل، عالمانه و متعهدانه دانشگاهها با مراکز قانونگذاری، برنامه ریزی و اجرایی