حدود یکسال قبل (بنا به گزارش مرکز روابط عمومي و اطلاع رساني بنياد معماري انقلاب اسلامی) آقاي دکتر محمدخاني با حضور در برنامه تلويزيوني راز شبکه چهار صدا و سيما با موضوع بحران هويت و معماري معاصر همراه با حضور آقاي دکتر اديب زاده دانشيار دانشکده معماري و شهرسازي در اين خصوص مطالبي با محور معماري و جايگاه معماري بيان فرمودند
وی گفت: حقي براي مردم در معماري وجود دارد که به آن حق حيات در معماري گفته ميشود. مردم بايد از حقوق خودشان در حوزه معماري آگاه باشند و بدانند معماري چه تاثيري در اتفاقات زندگيشان به وجود مي آورد و چطور مي تواند در تعيين سرنوشت آن ها موثر باشد.
همچنین دکتر اديب زاده اضافه نمود : معماري آيينه تمام نماي تمدن يک کشور است. پيام صلح از طريق معماري قابليت انتقال به جهانيان را دارد. معماري يک رسول ،کارت شناسايي و هويت است. از معماران مي خواهم تسليم مد روز نشوند.
رئيس بنياد معماري انقلاب اسلامي ياد آور شد: آيا در رويکرد آموزشي ما پرورش به عنوان رکن اصلي وجود دارد؟ ما در دانشکده هاي معماري به اين موضوع کمتر مي پردازيم . فکر مي کنم تا زماني که به تهذيب نفس نرسيم نمي توانيم کاري براي مردم انجام دهيم. متاسفانه در رويکرد پرورش معمار نقصي جدي ديده مي شود.
بزرگي گذشته ما به معمار ماست و اين نکته بايد به مردم ياد آوري شود. حس حيات پيدا کردن در بناهاي قديمي به دليل معماري آن نيست بلکه به خاطر روح بزرگ معمار است که آن را ساخته است . انسان براي رسيدن به حيات طيبه خلق شده و ماموريت معمار رساندن انسان به اين نوع زندگي است. اگر معمار از اين معنا فاصله داشته باشد ، نمي تواند بشر را به سمت حيات طيبه هدايت کند.
در ادامه برنامه راز نادر طالب زاده مجري و تهيه کننده برنامه راز با بيان اينکه طي ساليان گذشته الگوي واحدي براي معماري ارائه نکرديم خاطر نشان کرد: مشخص نيست معماري در کدام بخش از جامعه و موضوعات اجتماعي ما قرار مي گيرد. اين براي مردم جذاب است چون با محيط زندگي و معماري خودشان روبرو هستند... ما چقدر فضاي پياده رو براي مردم داريم؟ بايد توجه ويژه اي نسبت به معماري صورت گيرد.
دکتر محمد خاني پاسخ داد : نقد مبنا و مباني خود را دارد و احتياج به الگويي دارد که فاصله اثر ساخته شده را نسبت به الگو ارزيابي کنيم. متاسفانه در کشور ما بسيار رايج است که هنگام انتخاب مباني از الگوهاي وارداتي استفاده مي کنيم. از اين زاويه اساس غالب نقدهاي ما بر مبناي اصول وارداتي است. اين نشان مي دهد ما سعي مي کنيم در رينگ مسابقه غرب بازي و خودمان را با آن ها مقايسه کنيم تا اينکه اطلاعاتي در اين خصوص استخراج کنيم . ما اين مبناي رادر خفا وارد کرديم اما معماري ما يک مکتب کامل است و نياز به رقابت با بخش هاي ديگر ندارد . بايد گذشته خود را صحيح بشناسيم. (ادامه دارد)